سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گـره ِ کـور
 
-/ امام رضا /-

آقا جان ؟! چقد دلم هواتُ کرده

چقد خوب بود وقتایی که پیشت بودم 

کاش میشد همیشه در کنارم داشته باشمت 

چرا هیچ جوره آروم نمیشم ؟! 

چرا نمیتونم حرف بزنم ؟!

یه نیم نگاه فقط

-124-


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط doostdar 91/8/30:: 2:22 صبح     |     () نظر
 
-/ عشق /-

دلم میخواد اسمتُ فریاد بزنم 

شعر نیس

دلم میخواد دااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد بزنم  بگم

خــــــُـــــــــــــــــــد ـــــــــــــــــــــــــــآ

چرا اینقد این روزا هوایی ِ اسم ِ توام ؟!

چرا اینقد پُرم ازت و بازم میخوامت ؟!

من جز تو هیچ کسُ ندارما ؟! 

همراه دارم ، دوست دارم ؛ اما هیشکی مث تو نیس برام 

: )

دوسِت دارم

باور کن !


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط doostdar 91/8/30:: 1:13 صبح     |     () نظر
 
-/ قول /-

ی حسی بهم میگه دیگه وقت ِ رفتن ِ ؛ نوبتی هم باشه نوبت ِ من ِ

اگه میتونسم ساکت باشم خوب بود ؛ اما نمیشه ؛ نمیتونم نقش بازی کنم 

: (

قول بدم خوبه ؟ قول بدم که ساکت باشم

من ، همینجا، قول میدم که حداقل واسه چن روز ساکت باشم

قول ِ قول ِ قول

: )


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط doostdar 91/8/29:: 8:37 عصر     |     () نظر
 
-/ رهگذر /-

رهگذری به جرم مهربانی محکوم شد / ثانیه هایش را اعدام کردند !

 

 


کلمات کلیدی: ثانیه ، اعدام

نوشته شده توسط doostdar 91/8/27:: 8:33 عصر     |     () نظر
 
-/ بازگشت /-

خوشحالم ! 

دوستام ( هستی ، مری ، بلاله و رضی  ) برگشتن !

من همه ی دوستامُ دوس دارم

عاشقشونم

کاش با تمام وجود درکم کنن -61-

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط doostdar 91/8/27:: 8:26 عصر     |     () نظر
 
-/ پریشانی /-

 پریشان است ، مثل موهایش

در نقش موهایش اما ، زنی به تکرار جیـــغ میکشد ! 

ضجه میزند نفس های سوخته اش را ، غروب چشمانش را !

.

.

.

پریشان است ، مثل موهایش

 

 

 


کلمات کلیدی: جیـــغ ، پریشان

نوشته شده توسط doostdar 91/8/15:: 3:27 عصر     |     () نظر
 
-/ خسته /-

 

-- خدایا خسته ام  --


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط doostdar 91/8/15:: 12:29 صبح     |     () نظر
 
-/ مُردگی /-

زندگی نکردی و مُردگی ام را ندیده ای / زندگی کن و مرا مُرده پندار !


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط doostdar 91/8/14:: 1:49 عصر     |     () نظر
 
-/ حبس ثانیه ها /-

ثانیه های محکوم به حبس ِ ابد ، در حنجره ای کرخت / تماشایی ـست این ضجه ها !


کلمات کلیدی: ثانیه ، حبس

نوشته شده توسط doostdar 91/8/13:: 4:6 عصر     |     () نظر
 
-/ مدارا /-

 

امشب ی بار دیگه جون دادم ، باورم نمیشه ، باورم نمیشه این من بوده باشم -124-

نفرین به من ، نفرین !!

.. خــــــــــــــــــــــــــدا ..

همین نفس ـآی تنگ رو هم ازم بگیر

من چیکار کردم ؛ من چیکار کردم ، باورم نمیشه ، لعنت به من/ لعنت

سوختم و سوزوندم

وای بر من ، وای بر من

التماس کرد ، خواهش کرد ، قسمم داد

اما من چیکار کردم ؟ ندیدم / هیچی ندیدم

کــــــور بودی مگه احمق ِ لعنتی

کاش بگه حال الانشُ / کاش بگه و آرومم کنه ، اون همیشه مدارا کرد  

اما من ...

ازم نگذر ، نگذر لعنتی

بذار امشب این حرفآ این بغض خفه م کنه

حالا بذار من التماس کنم

.. خــــــــــــــــــــــــــدا ..


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط doostdar 91/8/12:: 12:37 صبح     |     () نظر
   1   2      >